تجملات در عروسی از محضر لوکس تا آبشار شکلات
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۸۳۷۰۴۷
امروزه مراسم عقد و عروسی به دلیل تشریفات بیش از حد میتواند هزینههایی کمرشکن در پی داشته باشد. ۳۰ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۰ رسانه ها خواندنی نظرات - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، این در حالی است که کاهش نرخ ازدواج به دلایل مختلف از جمله مشکلات اقتصادی هم اکنون یکی از مسایل مورد بحث است و پرهزینه شدن برگزاری مراسم عقد و نیز عروسی، هزینههای سرسام آوری را بر زوجهای جوان تحمیل میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خطبه ساده و تعرفهای معقول
امروزه محضرها به دو دسته تقسیم میشوند. یک دسته محضرهایی هستند که در آنها تنها ثبت عقد براساس قانون و به صورتی بسیار مختصر و مفید انجام میشود. در این گونه محضرها تنها تعرفه قانونی اجرای صیغه و ثبت عقد دریافت میگردد؛ تعرفهای که مطابق قانون و درآخرین بخشنامه که در تارنمای «کانون سردفتران ازدواج و طلاق» قابل دسترسی است، 300 هزارتومان تعیین شده است که همراه با هزینه جاری کردن صیغه عقد توسط عاقد و برخی موارد جزئی دیگر، در مجموع به حدود 400 هزارتومان میرسد.
طبق قانون و در همین تارنما، تاکید شده است که «سردفتران ازدواج و طلاق تحت هیچ عنوان حق دریافت وجوهی بیش از تعرفه تعیین شده فوق را نداشته و مکلفند این تعرفه را در محل مناسب در دفترخانه به نحوی که در معرض دید مراجعین باشد نصب نمایند». وظیفه سردفتر نیز مشخص است: سردفتر بایستی بر حسن انجام عقد نظارت کند، موارد قانونی را به طرفین یادآوری کند، خطبه عقد توسط عاقد قانونی و بر طبق شرع مبین اسلام جاری شود و تمامی این موارد در دفتر رسمی ثبت گردد.
اما گروه دومی از محضرها هستند که نه به عنوان محضر که به عنوان «سالن عقد» یا «محضر لوکس» از آنها یاد میشود. در این محضرها که البته در بسیاری موارد رسمی نیز نیستند و مجوز قانونی ندارند؛ خدماتی ورای موارد مصرح در قانون ارایه میگردد، مواردی که حتی ممکن است هزینههای یک عقد ساده را به میلیونها تومان برسانند.
از سفره نقره تا عقد آریایی، حواشی هزار رنگ یک مراسم
«ما برای برگزاری مراسم عقد شما، 3 میلیون تومان برای تنها برای سفره عقد دریافت میکنیم؛ زیرا سفره عقد ما تماماً از نقره است!». این پاسخی بود که یکی از مدیران سالنهای عقد درباره هزینه برگزاری این مراسم به پژوهشگر ما داد. قیمتی اعجاب برانگیز که تنها بخش کوچکی از یک مراسم عقد «لاکچری» است.
اما درخواست این قیمت نجومی برای برگزاری یک مراسم عقد، بر طبق قانون ممکن است و از همین رو این مراکز برای افزایش هزینه برگزاری مراسم عقد، در حال افزودن مناسک جدید به این مراسم هستند. «سفره عقد» یکی از اجزای برگزاری مراسم عقد است که دیگر یک سفره ساده با چند وسیله تزئینی نیست، بلکه سفرهای پر از جزئیات است که محضرها در ازای آن نرخهایی گاه نجومی را طلب میکنند. نرخ استفاده از سفره عقد یک محضر یا سالن از 200 هزارتومان آغاز شده و میتواند تا میلیونها تومان، محاسبه شود. هرچه سفره عقد یک سالن بزرگتر، زیباتر و با جزئیات بیشتری باشد، هزینه دریافتی برای آن بیشتر میشود.در برخی از شبکههای اجتماعی، از «فریدون مشیری» به عنوان خالق متن «عقد آریایی» یاد میشود؛ اما شعر مورد نظر که توسط فریدون مشیری سروده شده است، با متن فعلی، فاصله بسیاری دارد.
اجرای مراسم «عقد آریایی» نیز یکی از جمله موارد اضافه شدن در برخی محضرها است. متنی که این روزها در محضرها به عنوان «عقد آریایی» در فضای مجازی دست به دست میشود، متنی طولانی است که در آن تاکید بر استفاده از واژگان زبان فارسی بوده است و پای «میترا» و «آناهیتا»، الهههای ایران باستان نیز به میدان آن کشیده شده است. هرچند متن عقد آریایی که محضرها خوانده میشود، متنی ثابت نیست و هر روز، سالنی جدید، جمله، عبارت و قاعدهای جدید به آن اضافه میکند و در نهایت متن مرسوم عقد آرایی، به ظاهر فارسی؛ اما پر از اغلاط نگارشی و واژگان غیرفارسی است. در عین حال در برخی شبکههای اجتماعی نگارش متن اولیه آن به مرحوم «فریدون مشیری» منسوب میگردد؛ به ظاهر از شعری سروده فریدون مشیری برگرفته شده است؛ اما متن اولیه آن، با متن رایج امروزی در برخی سالنهای عقد، ارتباط چندانی ندارد. با آن که برگزاری مراسم عقد آریایی در هیچ محضری، جایگزینی برای عقد شرعی محسوب نمیشود؛ اما سالنهای عقد هزینهای از 100 هزارتومان به بالا، برای اجرای آن از زوج جوان طلب میکنند و قیمت آن گاه حتی به چند میلیون تومان نیز میرسد. در برخی از سالنها نیز مجری حرفهای برای اجرای این مراسم به کار گماشته و از آن با عنوان «مراسم عقد VIP» یاد میشود.
عکس برداری از مراسمهای عقد، خود تبدیل به یکی از هزینههای اصلی این مراسم شده است. در حالی که در گذشته خانواده عروس و داماد، پس از برگزاری مراسم عقد، از «نان و پنیر و سبزی» که در سفره عقد گذاشته میشد، لقمهای به نشانه برکت صرف میکردند؛ سالنهای عقد امروزی، نان و پنیر و سبزی را به صورتهای تزیین شده و با قیمتهای بالا، به عنوان یک «گزینه» به مراسم عقد اضافه کرده و برای آن نیز قیمتی تعیین میکنند. پذیرایی با چای، میوه، شیرینی، آب میوه، ناهار یا شام نیز از دیگر «گزینههای اضافی» در منوهای بلند و بالای سالنهای عقد است و هرکدام قیمتی متفاوت دارد.انتخاب دهها گزینهای که در منوهای سالنهای عقد و محضرهای لاکچری به مراسم ساده عقد اضافه میشوند؛ تنها باعث افزایش میلیونها تومانی هزینههای این مراسم میشوند.«شمع آرایی»، «گل آرایی»، «آتش بازی»، «نورپردازی»، «پخش یا اجرای گروه موسیقی»، «تصویربرداری از مراسم و ساخت کلیپ»، «میز یادبود»، «حریر آرایی»، «آبشار شکلات»، «اسکورت»، «بار عطر»، «مه سرد»، «فینگر فود» و دهها مورد دیگر، از جمله مواردی هستند که در سالهای اخیر به منوهای مفصل سالنها عقد اضافه شدهاند و بالطبع هزینههای انجام یک مراسم عقد را به چندین برابر افزایش میدهند.
تشریفاتی شدن یک مراسم و افزایش هزینهها
بسیاری از جوانان در حال ازدواج، در حالی از این هزینههای عجیب و غریب و نامعقول برگزاری مراسم عقد، در عذاب هستند که گروهی دیگر با افزایش گزینههای مختلف در منوی خود، مراسم عقد خود را به صورتی کاملا «لاکچری» برگزار میکنند و با اشتراک گذاشتن تصاویر آن، تلاش میکنند در رقابت بر سر برگزاری یک مراسم «عقد باشکوه» میان زوجهای جوان، پیروز میدان شوند.
با این حال به نظر میرسد طرحهای «آسان سازی ازدواج» با فربه شدن و افزایش پی در پی مراسم عقد و عروسی، به نتیجه خاصی نمیرسد؛ زیرا صدها فرصت شغلی با هرچه پیچیدهتر شدن چنین مراسمی گره خورده است و رشد قارچگونه مراکز برگزاری مراسم عروسی که به صورتی قانونی یا غیرقانونی در حال فعالیت هستند، هر روز بیش از پیش بر حجم این مناسک میافزایند.با این حال شعار «فرهنگ سازی» برای ازدواج آسان نیز به نتیجه خاصی نرسیده و رسانه ملی تنها به ساخت برنامههای معمول خود مشغول است و مسوولان مربوط نیز اقدام خاصی صورت ندادهاند و تنها به ساخت کلیپ و برگزاری جشنهای مرسوم، اکتفا کردهاند. این در حالی است که بسیاری از زوجهای جوان برای آنکه از غافله برگزاری مراسمهای «لاکچری» عقب نمانند، ناچار شدهاند تا برگزاری مراسم عقد خود را با تاخیر بیاندازند تا بلکه بتوانند با پس انداز بیشتر، از پس هزینههای برگزاری چنین مراسمی برآیند. اتفاقی که به نظر میرسد در حال تبدیل شدن به عرف و قاعده حاکم بر ازدواجها شده و برگزاری ساده مراسم عقد، تنها در حد شعار یا آرزوی از سوی سیاستگذاران، باقی مانده است.
منبع : ایرنا
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R1437/P/S9,1299/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۸۳۷۰۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت دختران حاج قاسم از اصفهان تا خانه پدری
ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با کارهای شما به خطر نمیافتد.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، ما دختران و مادران اصفهانی برای این انقلاب و سردمدارانش میخواهیم غوغا به پا کنیم، میخواهیم به دشمنان بگوییم که از شهادت هراس نداریم و برای رسیدن به آن هرکاری میکنیم؛ بهتر است اینطور بگویم که به کرمان رفتیم تا به دشمنان ثابت کنیم امنیت کشور ما با دو تا بمب به خطر نمیافتد؛ تا زمانی که ما نوجوانان و جوانان به همراه مادران غیورمان در میدان هستیم، نمیگذاریم به وجبی از این خاک نگاهی چپ بیفتد.
زیارت کرمان پر از برکت و همراه با خاطرات خوش معنوی و زمانی برای همدلی است؛ در این هنگام آموختم که جز گفتن شکر در مواقع سختی چیزی بر زبانم جاری نباشد چراکه ما دختران حاج قاسم و پای کار این مکتب هستیم؛ سفرمان را از بهشت روی زمین اصفهان یعنی گلستان شهدا آغاز کردیم؛ ساعاتی پیش از حرکت همه با کوله پشتیهای سبک اربعینی یکی یکی در خیمه جمع شدیم، بر سر مزار شهدای عزیزمان شهید زاهدی، خرازی، کاظمی و هم رزمانشان رفتیم و اذن رفتن خواستیم.
ساعت موعد فرا رسید و به سوی مقصد راهی شدیم؛ در طی مسیر با سربندهای یازهرا (س)، لبیک یا خامنهای، یا علیاصغر و عکسهایی از شهیدان خرازی، همت، زینالدین، کاظمی و… را به شیشه اتوبوس زدیم تا وجود آنها را کنار خودمان و در طول مسیر حس کنیم؛ کتاب میخواندیم، با همسفریها درمورد شهدا، مکتب حاج قاسم، آرمان کشور و مواردی مختلفی صحبت میکردیم و سعی داشتیم بهتر به معنویات خود بپردازیم.
پنجشنبه صبح برای اقامه نماز جماعت بیدار شدیم، عجب صحنهای بود و چه جمعیتی از استان اصفهان آمده بود، بیش از چهل اتوبوس و این لحظات آماده میشدیم برای آن اجتماع پرشور؛ چفیهها را سر میکردیم و یکی یکی با نظم خاصی کنار هم و پشتسر هم مینشستیم. خادمان پرچمهایی با شعار «فلسطین کلید رمزآلود فرج است» و عکس زیبا حاج قاسم را به دستمان میدادند تا در مراسم با افتخار آن را دست گرفته و بالا ببریم.
همه جمع شدیم و معرکه بزرگ و حماسی مادر دختری در مصلی کرمان طنین گرفت؛ همه باهم یک صدا شعار میدادیم و میگفتیم: «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست، وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد و…» عجب صحنهای بود، چقدر دلنشین و پرغرور بود؛ آری باید بگویم که مردم و زنان میهن من چنین دلاوران غیوری هستند که همچون زینب کبری نمیگذارند علم این امت و ملت زمین بماند و خود به دل معرکه میزنند.
آرام آرم باید برای رفتن به بیت آماده میشدیم؛ بار خود را سبک کردیم، برای بغل دستی خود به یاد شهدا و با مداحی «حسین حسین میگیم میرویم کربلا» سربند برای هم بستیم، علم یا زهرا، یا مهدی و… را به دست گرفتیم، مداحی در باند پخش شد و پیادهروی ما از مصلی تا بیت آغاز شد؛ عجب قاب دشمن سوزی بود، عجب اتحادی بینمان موج میزد؛ چه مسیری را طی کردیم تا رسیدیم به بیت؛ آسمان اشک شوق میریخت، خیابانها بوی خاک و گل گرفته بودند، جمعیت دو هزار نفره ما ازدحامی را به وجود آورده بود که جای سوزن انداختن نداشت...
به بیتالزهرا (س) رسیدیم، جایی که حاج قاسم آن را به عشق حضرت فاطمه ساخت و در آن برای پرورش امت و اسلام، مراسم و فعالیتهای مختلفی را انجام میداد؛ چه جایی بود، چه معنویتی داشت، چه حس و حالی در آن نهفته بود، گویا به چند مکان به طور همزمان سفر کرده بودم… از گلیم پهن شده آبی رنگ زیبا که وصف حال دیدارهای رهبری را داشت گرفته تا فرش حرم امام حسین، حضرت زینب و ضریح قدیمی حضرت رقیه که اطراف تابوت حاج قاسم، همرزمش و شهید گمنام قرار گرفته بود.
پس از گذشت ساعاتی در این بیت نورانی، نوبت به نقطه متفاوت سفر میرسد؛ قرارمان ساعت عاشقی ۱:۲۰ در گلزار شهدای کرمان بود؛ همه اتوبوسها آرام آرام رسیدیم که در بدو ورود توفیق دیدار شهید گمنام ۱۹ ساله نصیبمان شد؛ چه مهمانیای بود آن شب… جوانی گمنام و هم سن و سال ما به استقبالمان آمده بود و چه لحظهای از این زیباتر؟!ته دلم میگفتم «حاجی خوب بلده از دختراش استقبال کنه! شکلات، شیرینی پنجرهای، کیک، چایی و…؛ الحمدلله که چنین پدری دلسوز و مهربانی داریم.»
در بین برنامهها یادی کردیم از دختر کوچولویی که به گلزار شهدا رفته بود تا شکلات پخش کند و برای سردار هم شکلات برد و سردار شکلات را با دستان خود در دهان نگین گذاشت؛ آری آن شب نگین هم میزبان ما بود و چقدر گریه کردیم با گریههایش و چه خاطراتی مرور شد...
دقایقی بر سر مزار رفتیم و خوب درد و دل این روزهایمان را برای حاجی گفتیم، عاقبت بخیری خواستیم، توفیق شهادت و…. پس از زیارت مزار او، نوبت به زائرانش رسید و همه ما بهدنبال مزار دختر کاپشن صورتی با گوشواره قلبی میگشتیم؛ مزاری که خیلی بزرگ نبود، حوالی قد و قواره یک دختر نحیف ۱.۵، ۲ ساله؛ چه صحنهای بود، چقدر دردناک بود، فکر من پیش آن مردی بود که کل خانوادهاش را در یک روز از دست داده و در آن لحظات ما بودیم که با دلی جا مانده در گلزار شهدا کرمان راه افتادیم و به اصفهان آمدیم…
کد خبر 750958